عوامل و موانع رشد در خلاقیت
هر چند توانایی خلاقیت به طور بالقوه و به صورت فطری در انسان به ودیعه نهاده شده است، اما ظهور و رشد و توسعه آن وابسته به عوامل مختلف فردی و اجتماعی و غلبه بر موانع فردی و اجتماعی است.
هر چند توانایی خلاقیت به طور بالقوه و به صورت فطری در انسان به ودیعه نهاده شده است، اما ظهور و رشد و توسعه آن وابسته به عوامل مختلف فردی و اجتماعی و غلبه بر موانع فردی و اجتماعی است. از بین عوامل مختلف آموزش خلاق، فکر کردن و انگیزه از اهمیت خاصی برخوردار است. دوبونو معتقد است اگر بخواهیم از تفکر جانبی یا خلاق استفاده کنیم، لازم است مهارتهایی را تمرین نماییم . دوبونو برای تمرین تفکر جانبی روشهایی را ارائه نموده است .
روشهای تمرین تفکر جانبی
تغییر
منظور از تغییر ، تفکر جانبی برای یافتن راه حلهای تازه ، از طریق تغییر ساخت و تنظیم مجدد اطلاعات است، برای تمرین این شیوه ، تعیین سهمیه ، روش خوبی است، یعنی در هر موضوع رسیدن به تعداد معینی جواب مشخص گردد . بدین ترتیب افراد تا تکمیل سهمیه به بررسی راه حلهای مختلف خواهند پرداخت .
شک و تردید
برای تحقق تفکر جانبی لازم است به مفروضات شک نمود. زیرا هدف تفکر جانبی تغییر یا تجدید ساخت هر الگویی است. استفاده از شیوه "چرا" در انجام این روش موثر است. استفاده از این شیوه ، مربوط به زمانی نیست که فرد جواب را نداند، بلکه ممکن است مطلب کاملا آشنا باشد و باز فرد بپرسد چرا؟ هدف از این روش ایجاد شکاکیت نیست، بلکه مهم این است که شخص بداند توسط فرضها زندانی نمیشود. در این صورت با آزادی بیشتری میتواند از آنها استفاده کند .
تعویق قضاوت
در تفکر جانبی ، در نهایت ، صحیح بودن جواب مطرح است. اما در طول راه ، اشتباه مجاز است. اگر فرد بخواهد همواره در مسیر صحیح حرکت کند، فرصتهای خوبی را از دست میدهد. زیرا ممکن است فکر نادرستی در نهایت به اندیشهای مناسب و صحیح منجر شود. اما اگر تلاش ، همیشه بر صحیح بودن باشد، آن هرگز اجازه بروز نخواهد یافت .
زمانی که درست بودن ملاک باشد، یک جواب یا نظم کفایت میکند و راجع به جواب و نظم بهتر فکر نمیشود، ولی با ایجاد تاخیر در قضاوت ، فرد هر اندیشهای را فورا بیارزش نمیخواند و مدت بیشتری آن را دنبال میکند و همین میتواند اندیشههای دیگری را بپروراند . به منظور اجرای عملی این روش میتوان نظرات نادرستی را ارائه داد و به جای بررسی علت نادرست بودن آن ، به بررسی این نکته پرداخت که چگونه میتوان آن را مفید ساخت. یک ظرف سوراخ را میتوان بلافاصله به دور انداخت، اما به کاربردهای دیگر آن نیز میتوان فکر کرد .
اندیشه های حاکم
یافتن اندیشه های اصلی یک مطلب ، نقش مهمی در اجتناب فرد از تاثیرپذیری از آنها دارد. کسی که نتواند عقیده و اندیشه حاکم را بیابد، تحت تاثیر آن قرار میگیرد. در اجرای عملی این شیوه ، میتوان از افراد خواست تا به مطالعه مقاله یا کتابی بپردازند و سپس اندیشههای حاکم آن را برگزینند .
تقسیم
تقسیم یک مطلب یا موضوع به بخشهای متعدد راهی موثر برای تغییر ساخت آن است. هدف از این شیوه ، تجزیه یک موضوع به اجزاء آن نیست، بلکه مهم این است که اجزاء یک مطلب تولید شود. تقسیم مصنوعی باعث میشود تا اجزاء یک کل به شیوههای جدیدی بهم پیوند بخورند. هدف از این روش برهم زدن یکپارچگی یک قالب ثابت است. بنابراین لزومی ندارد که این تقسیم تمام موضوع را فرا بگیرد. در اجرای عملی این کار ، موضوع را انتخاب کنید (بطور مثال حمل و نقل با اتوبوس) و سپس اجزای آن را در نظر بگیرید. (بطور مثال اندازه اتوبوس ، تعداد افراد ، راحتی و آسایش ، انتخاب مسیر و ...).
معکوس سازی
در این روش ، مطالب را ابتدا به شکل اولیه آن در نظر بگیرید و سپس آن را معکوس و مقلوب کنید. (برای مثال ، فرض کنید آب به جای جاری شدن از بالا به پایین ، به سوی بالا هدایت شود). تمرین این شیوه برای رهایی از نگرش متعارف و رایج به موضوع است. همچنین ، برای مقابله با ترس از اشتباه کردن و انجام کاری که درست بودن آن مورد تردید است، میتواند مفید باشد .
گاهی نیز ممکن است با وارونهسازی به نتایج مناسبی برسید. در اجرای عملی این شیوه ، موضوعاتی ارائه و سعی میشود افراد تا آنجا که ممکن است به شیوههای مختلفی آن موضوع را وارونه سازند . تورنس نیز مهارتهایی را برای خلاقیت ضروری میداند و به والدین و مربیان پیشنهاد میکند این مهارتها را به کودکان و نوجوانان خویش بیاموزند .
جلوگیری از قضاوت فوری ، یک مهارت اساسی در خلاقیت است .
بررسی راههای مختلف
ابتکار
درک اصل مطلب
تعویض قضاوت
توجه به عواطف
تجسم قوی
تخیل
نگاهی دوباره
درونکساری
شوخ طبعی
بررسی راههای مختلف
با بررسی راههای بیشتر حل مساله ، امکان دستیابی به راه حلهای مناسب و بهتر بیشتر خواهد شد. برای مثال ، معلمی که علیرغم تفاوتهای فردی دانش آموزان ، از روش تدریس معینی پیروی میکند، نمیتواند در کارش موفقیت چندانی بهدستآورد. برای ارائه راه حلهای هر چه بیشتر ، لازم است از قضاوت و داروی و انتقاد نسبت به عقاید و اندیشهها دوری جست و محدودیتی برای ارائه آنها اعمال ننمود .
برای ایجاد عواطف و عوامل غیرمنطقی نقش اول را در خلاقیت بازی میکند. این مهارت همچنین استفاده از سوالاتی که مساله را بطور عمیق بررسی میکند و فرد را به تفکر وادارد، مفید است . سوالاتی که با پاسخ آوری و نه تکمیل نگردد. علاوه بر اینها ، توجه به جنبههای مختلف مساله نیز میتواند مفید واقع شود، زیرا توجه به هر جنبه ، دستیابی به راه حلهای گوناگون و بیشتری را میسر میسازد .
ابتکار
معمولا با حذف تفکر عادی و عادتی و با اندیشیدن به چیزهای غیرمعمول و غیر عادی ، امکان ابتکار فراهم میگردد. عوامل احساسی و فوق منطقی در داشتن ابتکار فراهم میگردد. عوامل احساسی و فوق منطقی در داشتن ابتکار تاثیر دارد. فرد مبتکر از این که متفاوت با اندیشههای ابتکاری و راه حلهای غیر عادی و غیرمعمول که به فرد دیگران نمیرسد، مسائلی را که بقیه فکر میکنند راه حلی ندارد، بطور جالبی حل میکنند .
بازی با پیچیدگی و ابهامات ، همراه با ترکیب اندیشهها و خیال پردازی ، میتواند منجر به ابتکار گردد. والدین و مربیان میتوانند این جریان را تقویت کنند . بطور مثال ، از کودک یا نوجوان بخواهند پاسخ خویش را به یک مساله توضیح دهد و آن را ارزیابی کند و سپس مجددا مساله را تعریف نماید و به راه حلهای دیگری فکر کند. توجه به اهمیت مساله و تحریک عواطف برای حل آن ، راه دیگری برای برانگیختن ابتکار است. راه حلهای ابتکاری ، به تلاش زیاد نیاز دارند. بنابراین ، برای تحریک افراد به پاسخ ابتکاری ، باید مساله از نظر آنها اهمیت کافی و ارزش کارکردن داشته باشد .
درک اصل مطلب
در اینجا فرآیندی از تفکر مورد نظر ماست که به تجزیه اطلاعات میپردازد و موارد غیر اساسی و بیمورد و غیر مفید را رها میکند و به اطلاعات اساسی و مهم در حل مساله میپردازد. برای رشد این مهارت میتوان از کودکان و نوجوانان خواست مطلب یا داستانی را بخوانند و اصل مطلب را نقاشی کنند. یا به شکل شعار یا شعری درآورند. همنچنین خلاصه نمودن نیز میتواند در این زمینه موثر واقع شود. برای خلاصه نمودن، لازم است مطلب را روشن و ساده نمود و همین عامل موجب دریافتن اصل مطلب میگردد .
تعویض قضاوت
جلوگیری از قضاوت فوری ، یک مهارت اساسی در خلاقیت است. زیرا داوری فوری درباره یک راه حل، مانع راه حلهای ابتکاری میگردد. اسبورن همواره تاکید داشت که خلاقیت و قضاوت و تفکر انتقادی مانع خلاقیت میشود . بنابراین ، برای جلوگیری از زود داوری ، فرد باید تمام عوامل را در نظر بگیرد، به نتایج توجه کند، به اهداف مساله بپردازد و راههای مختلف دستیابی به راه حل را بررسی نماید .
توجه به عواطف
عواطف و عوامل غیر منطقی نقش اول را در خلاقیت بازی می کنند. عواطف می توانند در رابطه با خلاقیت تسهیل کننده یا بازدارنده باشند، یعنی تفکر خلاق را حمایت کنند یا آن را پس بزنند. عواطف موجب میشود فرد عمیقا درگیر کار شود. عواطف موجب میشود فرد عمدتا درگیر کار شود. چنانچه ، با شور و اشتیاق آن را دنبال کند و راه حلهای فوق العادهای را ارائه دهد. برای درگیری عاطفی ، اجرای نمایشهای خلاق میتواند مفید باشد .
تجسم قوی
یکی از موارد تعیین کننده در خلاقیت ، توانایی تجسم اشیاء ، مفاهیم و فرآیندهاست. چگونگی این تصویرها نیز اهمیت زیادی دارد. هرچه تصویرها ، روشن ، قوی ، زنده و متنوع باشد، امکان ابداع و ابتکار بیشتر است. نقاشی ، دستکاری شکلها ، تحریک کنجکاوی در مورد یک عکس یا سایر وسائل تجسمی ، ترغیب به تجسم آنچه خوانده یا بیان میشود و بسیاری از بازیها ، روشهای مفیدی برای این مهارت هستند .
تخیل
بسیاری از ابداعات و اختراعات ، حاصل قدرت تخیل هستند. بسیاری از داستانهای علمی- تخیلی گذشته ، امروزه به واقعیت پیوستهاند. یکی از جنبههای روش تخیلی این است که فرد خود را به جای چیز دیگر قرار میدهد . روشهای پرورش تخیل زیاد و متفاوت است، از جمله خواندن و نوشتن داستانهای علمی- تخیلی، نمایش خلاق نیز روش مناسبی در این زمینه است .
نگاهی دوباره
نگرش متفاوت به مسائل ، جزء لاینفک خلاقیت است. دانشمند خلاق متوجه جنبههای تازهای از پدیدههاست. نقاش خلاق ، مسائل را با دیدی متفاوت مینگرد و ترسیم میکند. بسیاری از روشهای حل مسائل خلاق مانند روش اسبورن- پارنز یا سینکتیز به دنبال همین جنبه هستند. شیوه تغییر نقش نیز یکی از شیوههای موثر در این زمینه است. جابهجایی نقشهایی مانند والدین - کودک، معلم- دانش آموز ، مثالهایی از تغییر نقش هستند .
درونکساری
اغلب افراد خلاق در تجسم مسائل درونی، توانایی بالایی دارند. توجه و تمرکز بر مسائل درونی ، فرآیند خلاقیت را تسهیل میکند. شیوه گفتگو با خود نیز در تبیین احساسات و اطلاعات پنهانی موثر است. گفتگو با خود احساسات سرکوب شده را آشکار میکند و این خود راهی است که منجر به یافتن راه حل میشود. علاوه بر آن شیوه حل خلاق مسائل سینکتیکز نیز در این زمینه میتواند مفید باشند .
شوخ طبعی
شوخ طبعی از ویژگیهای بارز افراد خلاق است. از یک نظر میتوان گفت که شوخ طبع ، کسی است که به خود و دیگران فراتر بنگرد.شوخ طبعی مربوط به ساختن مسائل بیارتباط و نامتناسب است که خلاف آداب معمول است. ترکیب کردن احساسات متضاد است. برای تقویت این مهارت باید خنده را مجاز دانست و شوخ طبعی در بحث و نوشتهها را تایید نمود .
برگرفته از سایت:رشد
رشدخلاقیت درکودکان وجلوه های آن
مطالعات روانشناسان درباره خلاقیت نشان داده است که خلاقیت نیز همانند سایر جنبههای انسان از الگویی پیروی میکند. به نظر آنها خلاقیت در اوایل زندگی و ابتدا در بازی کودک ظاهر میشود و به تدریج در جنبههای دیگر زندگی از قبیل کار ، مدرسه ، فعالیتهای تفریحی و مشاغل تجلی میکند . ابتکارات یا تولیدات خلاق در طول سالهای 30 و 40 به اوج میرسد. بعد از آن حالت فلات پیدا میکند، به تدریج کاهش مییابد .
اریکسون ، میانسالی را سن بحرانی نامیده است که در آن تولید یعنی تمایل به خلق یا به وجود آوردن یا رکود حکمفرما خواهد شد. به عقیده روانشناسان عوامل محیطی از قبیل فقر بهداشتی ، اوضاع و احوال خانوادگی ، فشارهای مالی و نبودن وقت آزاد در به اوج رسیدن خلاقیت مؤثرند و شواهد دال بر کاهش آن به سبب محدودیتهای موروثی وجود ندارد .
عوامل تسریعکننده در رشد خلاقیت
*وقت : کودکان برای خلاق شدن وقت زیادی لازم دارند تا با افکار و مفاهیم درگیر شوند و با آنها بازی کنند و آنها را به اشکال نو و ابتکاری در آورند .
*ترغیب و تشویق : کودکان برای خلاقیت و خلاق بار آمدن به تشویق و ترغیب نیاز دارند و انتقاد مانع خلاقیت ایشان میشود .
*مواد : بدیهی است وجود مواد گوناگون مثلا کاغذ ، خمیر و...برای تحریک خلاقیت در کودکان ضرورت دارد .
*محیط محرک : محیط خانه و مدرسه باید با تشویق و راهنمایی کودکان در کاربرد مواد و اشیا ، خلاقیت ایشان را بر انگیزد .
*روابط غیر انحصاری والدین کودک : والدینی که نه حامی افراطی و نه انحصارگر افراطی فرزند خود هستند، طبعا او را به استقلال و اتکا به خویش تشویق خواهند کرد و این دو تاثیر بیشتری در خلاقیت دارند .
*روشهای پرورش کودک : روش آزاد منشانه و آسانگیر در پرورش کودکان درخانه و مدرسه خلاقیت را تسریع میکند، در صورتی که سختگیری از آن جلو گیری میکند .
*فرصت کسب معلومات : خلاقیت در خلا انجام نمیگیرد، بلکه مستلزم کسب معلومات است که زیر بنای خلاقیت بشمار میرود .
جلوههای خلاقیت در کودکان
کودکان فرایند خلاقیت خود را درسنین مختلف به شکلهای گوناگون آشکار میکنند که به جلوههای خلاقیت معروفند. این جلوهها عمدتا عبارتند از :
جاندار پنداری
علاقه به نسبت دادن هشیاری به اشیا و موجودات غیر جاندار. این جلوه را غالبا در کودکان خردسال که هنوز نمیتوانند جاندار را از غیر جاندار تمیز دهند، میبینیم، آنها از نسبت دادن صفات زندگان به موجودات غیر زنده لذت میبرند و معمولا صفاتی را به آنها نسبت میکند که والدینشان به خود ایشان نسبت میدهند .
بازی سازنده
کودکان زمانی که به سن مدرسه میرسند و میتوانند خیال بافی و واقعیت را از هم تشخیص دهند، توجه خود را از بازی نمایشی به بازی سازنده معطوف میکنند .
دوستان خیالی
دوست خیالی از شخص ، حیوان یا چیزی که کودک در عالم خیالش میآفریند تا نقش دوست را با او ایفا کند، زیرا بیشتر بازیها برای لذت بخش بودن به همبازی نیاز دارند و کودکانی که همبازی ندارند غالبا یک همبازی خیالی برای خودشان خلق میکنند. کودکی که تجارب اجتماعی تلخ و ناخوشایند دارد، ممکن است همبازی خیالی را بر همبازی واقعی ترجیح دهد .
رویای بیداری
رویای بیداری مانند بازیها ، فعالیتی است که شخص از پرداختن به آن لذت میبرد. شکلی از بازی ذهنی است که معمولا خیال پردازی خوانده میشود تا جلوههای کنترل شده تخیل مشخص شود .
دروغهای مصلحت آمیز کودک
یکی از جلوههای بسیار شایع میان کودک خردسال ، گفتن دروغهای مصلحتی است که با دروغهایی که بزرگسالان فکر میکنند تفاوت دارد. این گونه دروغ را کودک بر خلاف تصور بزرگسالان عملا درست میپندارند .
شوخی سازی
شوخی دو جنبه دارد: توانایی ادراک شوخی و دیگری توانایی تولید آن و جنبه پذیرش اجتماعی را هم باید به آن افزود، زیرا جالب یا غیرجالب بودن شوخی را اطرافیان تعیین میکنند. تولید شوخی مستلزم شناخت موقعیت است، همچنین با میزان علاقه شخص به پذیرش اجتماعی بستگی دارد. به این معنا که کودکان ناراضی از میزان آن طبعا به تولید شوخی انگیزش بیشتری خواهند داشت تا به هدف خود برسد. شوخیها انواع ساده و پیچیده دارند که خلاقیت عمدتا در شوخیهای پیچیده به چشم میخورد .
داستانگویی
یکی دیگر از جلوههای خلاقیت ، داستانگویی است. کودکان خلاق در انتخاب و بیان داستان مو فقیت بیشتری دارند و بهتر و بیشتر میتوانند توجه شنوندگان خود را جلب کنند .
مفهوم خود آرمانی
مفهوم خود آرمانی آرزوی کودکان به این است که آن باشند یا آن چیز را عرضه کنند که خود دوست دارند به آن برسند. به عبارت دیگر منظور از خود آرمانی ، علاقه شخص به این است که دیگران او را آنچنان که خودش میخواهد دریابند. اعم از خود پنداری بدنی و خود پنداری روانشناختی .
منابع خود پنداری آرمانی
والدین
برادران و خواهران بزرگتر، مخصوصا آنهایی که موقعیت قهرمانی برای کودک دارند .
معلمان و مربیان (هنر ...)
مشاوران اردوگاه یا خوابگاه
رهبران گروه
همسایگان و خویشاوندان برجسته
قهرمانان ورزشی مدرسه و دانشگاه
ورزشکاران حرفهای
قهرمانان ملی عمدتا هموطنان